انجمن ادبی اسدالله خان ️✍ آقا اجازه (غزل+تاراج + فاصله ها) :رباعیات چلچله +سلسله+مرحله ) : ـــثبتــــ
عزت زیاد باشد وُ زین پس غمت مباد
چون سالهاست شاهدِ ما گشته اِرتداد
بی اعتنا شدم به جهان، بی تو ای خودآ
کز دین کدخدا نه غمینم نه اینکه شاد
رسم این مگر نبود که گر آتشم زنی
خاکستر مرا بسـپاری به دست باد
گفتی ببند عهد وُبه من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
بر زخم خوردگان راه چاره نـیـست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
انجمن ادبی اسدالله خان ️✍ آقا اجازه ) : ـــثبتــــ
فهمیـدی اگــر بال وُ پر چــلچله ها را
برداشته ای تک تکِ این فاصـله ها را
پابند غم وُ حسرت وُ اندوه جهان کو؟
در هم شکنی سلسله درسلسله ها را
پژواک نوای تو مگر بگسلد از هم
گلواژه ای از انجمنِ حوصله ها را
سرمایه امروز مــن آرامــش فـرداست
طَرفی نَبَری بهتر از آن مشغله ها را
عمر گذران می رود وُ رفته ای ازپیش
غافل شده ای فرصت این قافله ها را
هرگز نبری راه به سر منزل مقصود
تا پا ننهی یک به یک از مرحله ها را
ای داده به تاراج فلک عمر گران را
بعد از تو به سازیم همه مسئله ها را
انجمن ادبی اسدالله خان ️✍ آقا اجازه (غزل + ـــثبتــــ (تاراج + ــــثبتـــ) :فاصله ها
برچسبها: غزل, ـــثبتــــ, تاراج, ــــثبتـــ, فاصله ها حکایت خانواده براتعلی...
ما را در سایت حکایت خانواده براتعلی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mahamidy بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 0:41